عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد یکبار قسمت کردم چندین برابر شد دفتر دلم را در خلوت می گشایم هر ورق یاد تو را زنده می کند آهسته زمزمه می کنم دفتر عشق مرا آهسته بگشای ای دوست... در میان هر ورق نام تو خفته است...

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشته های پسرک تنها... و آدرس 2boy1girl.mahtarin.com 
لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 199
:: کل نظرات : 71

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 77
:: باردید دیروز : 92
:: بازدید هفته : 532
:: بازدید ماه : 2193
:: بازدید سال : 34906
:: بازدید کلی : 115156

RSS

Powered By
loxblog.Com

یکی نیست که قدر دلم رو بدونه...

تا کی
سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 11:24 | بازدید : 1971 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

کاش...

کاش کنارم بودی...

کاش میان منو تو این همه فاصله نبود.

کاش گرفتن دستهایت برایم رویا نبود.

کاش این همه دوری بین ما جایی نداشت.

کاش نبایدمنت لحظه هارا در انتظارت بکشم.

کاش هروقت دلم میگرفت میتوانستم سرم رابر روی شانه هایت بگذارم.

کاش شیرین فرهادرا،لیلی مجنون را....تنها نمیگذاشت که حالا

تمام این کاش ها شود آرزو ی دل عشاق



:: برچسب‌ها: دل تنگ ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
خواستن توانستن نيست؟
سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 11:22 | بازدید : 1597 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

شنيدي ميگن خواستن توانستن است؟

باور نكن اشتباهي گفتن بايد ميگفتن خواستن توانستن نيست.

به خودت نگاه كن ببين به چيزايي كه ميخواي تونستي برسي؟

براي من كه اينجوري بوده.

آخه خواستم بهت بگم دوستت دارم اما نتونستم.

خواستم تو فقط مال من باشي اما نتونستم ونشد.

خواستم فراموشت كنم امانتونستم.

خواستم ازت متنفر بشم اما نتونستم.

حالا ديدي خواستن توانستن نيست.



:: موضوعات مرتبط: جدایی , ,
:: برچسب‌ها: خواستن , توانستن , نيست؟ , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
کاش می شد...
سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 11:7 | بازدید : 1147 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

kash hamishe mimonde pisham

 

 

 

 

 

 

                                                                                             

♥♥♥I LOVE YOU ♥♥♥




:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: love ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
عشق چیست؟؟؟
سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 11:6 | بازدید : 1679 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

به کوه گفتم عشق چیست؟        لرزید.

 

  به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.

 

به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.

 

به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.

 

به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.

 

 

و به انسان گفتم عشق چیست؟

 .

.

 


 

 
اشک از دیدگانش جاری شد وگفت؟
 
دیوانگیست


:: موضوعات مرتبط: جدایی , ,
:: برچسب‌ها: عشق ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
...:::اگه:::...
چهار شنبه 3 آبان 1391 ساعت 11:22 | بازدید : 1032 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

اگه مَردی ... ؟!!
مَرد بمون ... اگه نیستی ... نامَردی نکن ... !!
اگه تنهایی ... ؟!!
تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نذار ... !!
اگه نجیبی ... ؟!!
نجابت کُن ... اگه نیستی ... هرزگی نکن ... !!
اگه عاشقی ... ؟!!
... عاشق بمون ... اگه نیستی ... حُرمتِ عشقو نَشکَن



:: برچسب‌ها: عاشق ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
دادگاه
چهار شنبه 3 آبان 1391 ساعت 10:40 | بازدید : 1572 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

تو را به دادگاه خواهند كشيد، شايد به حبس ابد محكوم شوی

 

جزييات جنايتت معلوم نيست،اما اثر انگشت تورا روی

 

قلب شکسته ام  يافته اند



:: برچسب‌ها: دادگاه ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مفهوم عشق
پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390 ساعت 12:51 | بازدید : 1458 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

                                                    

 

مفهوم عشق

 

از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است .

از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد .

از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان .

از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .

از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهی است .

از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد .

از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست .

از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم ربائی هست که قلب را به سوی خود می کشد .

از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد .

از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد .


ا
ز استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود .

از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد .

از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد می شود .

از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر می گذارد.
ا
ز خودم پرسیدم عشق چیست؟گفتم …………………….
دوستت دارم تا اخرین نفس عزیزم.

راستی تصویر بالا کاراکتر چینی سنتی به مفهوم عشق است


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
دوستت دارم
پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390 ساعت 12:51 | بازدید : 1643 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

تو + عشق = زندگي

 


 

زندگي + تو = آرامش

 


 

من - تو = ديوانگي

 


 

عشق + ديوانگي = تو

 


 

زندگي - تو = مرگ



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
دل نگرانی هایت نگرانم کرد.
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 11:2 | بازدید : 1312 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

تکه تکه خاطرات شکسته را کنار هم چیدم

تکه تکه روزهای از دست رفته را

اما تو نبودی...

چقدر جایت میان خاطراتم خالی بود

در تمام آن روزها

چقدر به احساس بودنت نیاز داشتم

چقدر...

حالا تو هستی

جایی دورتر از گذشته و نزدیکتر به روزهای در پیش

جایی میان خاطرات بارانی این روزهایم

جای....

دل نگرانی هایت ، دل نگرانم می کند

چقدر حرف برای گفتن با تو دارم

و چقدر واژه کم می آورم امروز برای از تو نوشتن


|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تظاهر
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 10:51 | بازدید : 1681 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

گمان کردم که او عاشق ترین عاشق در این دنیاست

گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست

از عشق خود به من می گفت

از عاشق ها سخن می گفت

از اشکی داغ و آتش زن همیشه چشم او پر بود

ولی افسوس

همه از عشق گفتن ها   تمام گریه کردنها

تظاهر بود

همه عاشق نوازی ها   تمام صحنه سازی ها

تظاهر بود

به خود گفتم دوباره بخت یارم شود

به خود گفتم که پایانی برای انتظارم شود

به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود

ولی افسوس

همه از عشق گفتنها      تمام گریه کردنها

تظاهر بود

همه عاشق نوازیها  تمام صحنه سازیها

تظاهر بود...

تظاهر بود...

تظاهر بود...

 زندگی سراسر تظاهر است!


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نامه عاشقانه یانفرت.....روش جدید حرف گفتن.......
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 10:11 | بازدید : 958 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

سلامی به گرمی تب


از صمیم قلب میگویم

.
.
.
علاقه و محبتی كه به تو ابراز میكردم


دروغ و بی اساس و در حقیقت نفرت من نسبت به تو


روز به روز بیشتر میشود و هرچند تورا بیشتر میشناسم


به دورویی تو بیشتر پی می برم




:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
:: ادامه مطلب ...
اولین كسی كه عاشقش میشی دلتو میشكونه و میره...
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 9:40 | بازدید : 1074 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

اولین كسی كه عاشقش میشی دلتو میشكونه و میره .

دومین كسی رو كه میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده كنی دلتو بدتر

میشكنه و میزاره میره .

بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی اون آدمی كه هیچ وقت

نبودی .

دیگه دوست دارم واست رنگی نداره .. 

 

 



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
:: ادامه مطلب ...
تفاوت عاشق بودن وکسی رادوست داشتن
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 9:40 | بازدید : 1676 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

به دوستای گلمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

امروز چند تا مطلب براتون گذاشتم که امیدوارم خوشتون بیاد در مورد  رفتارهایی که در مقابل کسی که دوسش دارین و کسی که عاشقش هستین انجام میدین هستش.
بین کسی که عاشق شده است و کسی که تنها شخصی را دوست دارد تفا وتهایی است . نکات زیر به شما کمک میکنه تا این تفا وتها را درک کنید.
1- هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تبش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامی که کسی را می بینید که آنرا دوست دارید احساس سرور و خوشحالی می کنید.

2- هنگامی که عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فقط فصلی زیبا (زمستانی زیبا) است.

3- وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می کنید خجالت می کشید ولیکن هنگامی که به کسی که دوستش دارید می نگرید لبخند خواهید زد.

4- وقتی در کنار معشوقه خود هستید نمی توانید هر آنچه که در ذهن دارید بیان کنید اما در مورد کسی که دوستش دارید شما توانایی آن را دارید.

5- در مواجه شدن با کسی که عاشقش هستید خجالت می کشید و یا حتی دست و بای خود را گم می کنید اما در مورد فردی که دوستش دارید راحتتر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت.

6- شما نمی توانید به چشمان کسی که عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه کنید (زل بزنید)اما می توانید در حالی که لبخند ی بر لب دارید مدتها به چشمان فردی که دوستش دارید نگاه کنید.

7- وقتی معشوقه شما گریه میکند شما نیز گریه خواهید کرد و اما در مورد کسی که دوستش دارید سعی بر آرام کردن او میکنید.

8- احساس عاشق بودن و درک آن از طریق نگاه ( دیدن ) است اما در درک دوست داشتن بیشتر از طریق شنوایی است ( از طریق ابراز علاقه بصورت کلامی ).

9- شما می توانید یک رابطه دوستی را بایان دهید اما هرگز نمی توانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگراینکار را بکنید - عشق همانند قطره ای در قلب شما و برای همیشه باقی خواهد ماند.

 

چقدر دوست داشتم دیگران حرفهایم را بفهمند
و چقدر دوست داشتم نگاه خیس مرا درک کنند
چقدر دلم می خواست یک نفر به من بگوید

 چرا لبخندهای تو اینقدر بی رنگ است 

   اما کسی نبود همیشه من بودم و

من و تنهایی و

این دفتر شعرم...



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
خوش به حال آسمون
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 9:10 | بازدید : 1405 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

خوش به حال آسمون كه هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...
به كسی توجه نمی كنه ...
از كسی خجالت نمی كشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
‌آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
كاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
بعدش هم انگار نه انگار كه بارشی بوده**

-----------------------------------------------------------

قاصدك حرف دلم را تو فقط می دانی; نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی; قاصدك هیچ كس با من نیست ; همه رفتند, تو چرا می مانی؟؟


|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
اس ام اس هاي عاشقانه
شنبه 20 فروردين 1390 ساعت 15:2 | بازدید : 1435 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

 

 

مهربانم! كاش خانه ي قلبمان براي پذيرايي ازعشق هرگز واهمه نداشت

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حالا دلم را مانند آسمان نقاشي مي كنم ، اما ميخواهم آلودگي و ابر هاي سياه اش را پشت رنگ هاي آبي گم و پنهان كنم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تورا هرلحظه به خاطر مى آورم بى هيچ بهانه! شايد عشق اين باشد .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اوني كه آدما را خيلي عزيز ميكنه ، شادي ديدارشون نيست ، غم نديدنشونه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صحبت من و تو همچون صحبت خار و گل است ، بي تو من را خوش نباشد ، گر تو را بي من خوش است .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

كجا رسم بر اين است كه عاشق نشوى/ باغبان باشى و دلتنگ شقايق نشوى

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بر لب درياي حسرت كلبه اي دارم قديمي ، از تمام دار دنيا دوستي دارم صميمي.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تو ويترين قلبم مجسمه ي بزرگي ازت ساختم تا جاي هيچ مجسمه ي ديگه اونجا نباشه .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صندوقچه اي بهر دلت خواهم بود / دريا شوي ، تو ساحلت خواهم بود / اي يار تو كه قايق عشقم باشي / من هم ملوان زبلت خواهم بود .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ساعت چيست؟
اختراع غريبيست كه جاي خاليت را به رخ دلتنگيهايم ميكشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هواي قلبم بارانيست ولي رد پايت بر آن با هيچ باراني پاك نخواهد شد .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در عمق آرزوي من است كه در وجودت خانه اي داشته باشم ، حتي به مساحت يك ياد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمي دانم چرا ، كجا ، تا كي ، براي چه ، ولي رفتي بي آنكه به فكر غربت چشمان من باشي

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتي دوستت دارم و من به خيابان رفتم فضاي اتاق براي پرواز كافي نبود

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چقدر سخته
دلت بخواد سرتو باز به ديواري تكيه بدي كه
يه بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

كاش تو چايي بودي و من قند ، من خودمو فدات مي كردم تا تو تلخي زندگي رو احساس نكني

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مي توان پر كرد فاصله هايي بلـند را با يك پيام ساده و كوتاه

كافيست بنويسي : دوستت دارم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوستت دارم ، اين تعارف نيست زندگي من است!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

كو طبيبي تا شكافد قلب خونين مرا / تا ببيند من نمردم عشق  تو كشته مرا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر مجبور باشم انتخاب كنم بين دوست داشتنت يا نفس كشيدن ، از آخرين نفسم استفاده مي كنم تا بهت بگويم دوستت دارم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بيشتر از ديروز ، كمتر از فردا ، بيشتر از خودم ، كمتر از خدا ، بيشتر از خورشيد و عميقتر از دريا به يادتم و دوستت دارم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

توي اين دنياي ديوونه يه ديوونه ديوونه وار ديوونته ديوونه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بگو يارم كجاست تا خاك پايش را سرمه ي چشمانم كنم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هركه يادش ياد ماست ، سرور و سالارماست / ياد او درمان ما   وجاي او در قلب ماست


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
محرم
پنج شنبه 1 آبان 1389 ساعت 15:5 | بازدید : 774 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
تولد ( آموزنده )
1 فروردين 1385 ساعت 16:0 | بازدید : 1309 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
تولد

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت:چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم تولدت مبارک...

پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت; ولی مادر دیگر در این دنیا نبود . !

 

قدر مادرتون رو بیشتر بدونید .


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
رویای زندگی من
1 فروردين 1385 ساعت 16:0 | بازدید : 1303 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
دوستت دارم ای تک رویای زندگی من

;دوستت دارم ی تنها عشق من تو تک چراغ زندگی منی


با من بمان تو آن تک واژه زندگی من هستی

دوستت دارم ای تنها عشق من توتک خوشی زندگی منی

با من بمان تو آن تک عشق زندگی من هستی

دوستت دارم ای تنها عشق من تو تک کلید خوشبختی منی

با من بمان تو آن تک یاردوران تنهایی من هستی

دوستت دارم ای تنها عشق من ;تو تک ستاره ی زندگی منی

با من بمان تو آن تک نیاز زندگی من هستی

دوستت دارم ای تنها عشق من تو تک امید زندگی منی

با من بمان تو آن تک آوای زندگی من هستی

دوستت دارم ای تنها عشق من تو تک دوست شبهای منی

با من بمان تو تک معنی دهنده زندگی من هستی


 دوستت دارم ای تک رویاي زندگی من



|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
عشق
1 فروردين 1385 ساعت 16:0 | بازدید : 1395 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

نهایت عشق !
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی ;دادن گل و هدیه و حرف های دلنشین را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که;عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.;

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

تعداد صفحات : 10
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 10 صفحه بعد